سال ۱۳۱۳ شمسی ، یکی از بزرگترین و مدرنترین کارخانه های ریسندگی و بافندگی کشور در قسمت شرقی خیابان امام خمینی(ره) کنونی «اهواز» افتتاح و در سه نوبت کاری بیست و چهارساعته شروع به فعالیت کرده و چند دهه بعنوان یکی از قطب های مطرح در زمینه تولید نخ و پارچه در کشور برای خود معروفیت و مشتریانی حتی در خارج از کشور بدست میآورد. از نقش آن در اشتغال و رونق بخشی اقتصادی و اجتماعی حرفی به میان نمیآورم که موضوع بحث نیست . حتی از این هم دفاع نمیکنم که چرا این کارخانه تولیدی تعطیل شد ، و میپذیرم که در تمامی دنیا تعطیلی برخی از کارگاهها و کارخانه ها بدلایل اقتصادی یا سیاسی و حتی فرهنگی امر «غیرممکنی» نیست و توجیهات خاص خود را دارد .
اما از منظر هویتی یک شهر، برخی اماکن و نمادها به میراث منطقه تعلق داشته و پاسداشت آن ، خارج از هر توجیه وظیفه ی همگانی و بخصوص متولیان اداره ی شهریست .
الان اگر گذرتان به منتهی الیه خیابان امام خمینی (ره) شرقی اهواز افتاد و با زمینی متروک که ساختمانهایش تخریب و صاف شده وسرنوشت تجهیزاتش بلامعلوم و کنون محل اجتماع سگ های ولگرد و زباله، مواجه شدید ،بدانید این زمین همان «کارخانه ی ریسندگی و بافندگی » اهواز است که در سال ۱۳۱۳ افتتاح و برای خود خوانشی از جنس زندگی و همسایگی از نوع شغل و همهمه ی مفید بودن برای اهالی شهر داشته است و حالا به چنین روزی افتاده است ،…
صبــر کنیــد :
آسمان همه جا همین رنگ نیست و با مانیفست شهرها یکسان برخورد نمیشود و تمام مناطق را سرطان نمیخورد!:بعنوان مثال :
کارخانه «ریسندگی و بافندگی شیراز» در استان فارس با تاخیری چهار ساله از مشابه خود در اهواز و در سال ۱۳۱۷ شمسی افتتاح و تقریبا در یک دوره زمانی نزدیک به کارخانه ی اهوازی در تعطیلی به یک سرنوشت دچار میشوند ، اما امکنه ی آن نه تخریب و صاف و نه تجهیزاتش غیب میشوند ، بلکه با همت مردم و متولیان و برنامه ریزی این کارخانه ی ریسندگی تقریباً عمری ابدی برای شیرازیها پیدا میکند :
موزه ی ریسندگی و بافندگی شیراز ، کتابخانه ی ملی استان و مرکز اسناد و تاریخ نگاری استان فارس در محل کارخانه ی ریسندگی متولد و جلوی عریانی شهر! را میگیرد و محلی میشود برای جلب توریست و دوستداران فرهنگ و تاریخ و ادب. دو کارخانه ، دو مرکز استان ، دو سرنوشت متضاد از هم!.
در واقع حیات شهر و هویت آن نه به فضاهای عمومی تقلبی و فاقد پیوستگی عاطفی و فرهنگی مرتبط، بلکه به اتصال خطی و باز آفرینی شهری متصل است که شرح آن در این مُجمل نمی گنجد !
فقط خواستم گفته باشم ، که برای مدیریت شهری و شورای شهرها در خیلی از کلان شهرها بدلایل برنامه ریزی دقیق و اجرایی حالا دیگر جمع آوری زباله اولویت اول نبوده و این موضوع حل شده تلقی گشته ، بلکه احضار خاطرات شهری و القاءحس خوب شهروندی و ارتباط با شهر به مثابه یک خانه در بین شهروندان از دغدغه های اصلی متولیان امر بشمار میآید …
https://betabnews.ir/?p=19849