بنام خدا

دلایل شرکت من درانتخابات، به قرار زیراست. دلایل شما برای شرکت نکردن درانتخابات چیست؟
۱) دلیل اول من اینکه با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی که علیرغم کوشش های صادقانه رییس جمهور شهید وضع سفره مردم بسیار اززمان دولت روحانی بدتر شده روشن شد که همه ی اقدامات شایسته ی قدردانی دولت وی بدون حل مشکل تحریم قابل برطرف شدن نیست. بنابراین فردی که هدف اول ومهمترین هدفش حل مشکل تحریم است یعنی دکترپزشکیان درمیان نامزدهای انتخاباتی وجود دارد. فردی صادق وعملگرا که عمر خویش را به پاکی وصداقت وخدمت گذرانده وحتی تهمت وشایعه خیانت وسوء استفاده مالی درسابقه او نیست.

۲) برخلاف گفته مخالفین قسم خورده اش ایشان نه تداوم دولت روحانی است ونه اینکه دشمنی وخطر آمریکارا دست کم می گیرد اما می دانم افزون برسوء استفاده روس ها وچینی ها ازموقعیت فعلی ایران علیرغم اینکه درهرشرایطی نیازبه روابط با آنها لااقل برای چندقطبی کردن جهان داریم اما همین کشورها هم توانایی رابطه واقعی با ما ندارند. زیرا تحریم ها ی هوشمند آمریکایی ها وبه تبع اروپایی ها متوجه شرکت های دولتی وخصوصی چینی وروسی واعضای بریکس وشانگهای است واین تحریم ها البته قابل تحمل آن کشورها نمی باشد.اما اگر ما بابتوانیم از کمند تحریم ها با یک جنگ پیچیده دیپلماتیک برپایه اقتدار واستقلال ایران ونظام برآییم که البته فقط از پزشکیان وکابینه او برمی آید می توانیم از روابط با چین وروسیه وشانگهای وبریکس فایده وسود واقعی ببریم.

۳) اما مهمترین دلیل نگارنده خطاب به کسانی که درانتخابات شرکت نمی کنند به قرار زیراست. عده ای فقط قهرند ودلیلی برشرکت نکردن ندارند اما عده دیگر علت عدم شرکت خود درانتخابات رامخالفت با اصل نظام می دانند. البته هرکس کمی بیندیشد می داند که هیچ جای دنیا اولا: حق مخالفت با اصل نظام را ندارد همه ی نظام های دنیا درباره ی اصل نظام دیکتاتورهستند. یعنی آزاد ترین نظام های سیاسی جهان فقط درباره ی تغییر دولت ها آزادی می دهند. اما درباره ی اصل نظام سخت گیر وحتی سرکوبگر هستند. ثانیا: گیرم که دلایل شما برای سقوط نظام درست باشد( که درست نیست) . ولی باید دانست که با اعتراض ورای ندادن و حتی راهپیمایی ومانند این ها سقوط هیچ نظامی امکان ندارد. نگارنده حتی باور ندارد که علت پیروزی انقلاب اسلامی راهپیمایی ها واعتراضات سال ۵۷ بوده است.گرچه زمینه ساز بوده اند ولی اگر علل وعوامل مهمتری مانند رهبری امام خمینی ( ره) ومانند آن درمیان نبود امکان پیروزی وجود نداشت. یکی از علل بسیار مهم پیروزی انقلاب درمرتبه ی نخست ترسو بودن ونوکر آمریکا بودن شخص شاه بود. چون ترسو بود طاقت وتحمل نداشت وچون نوکر بود آمریکا به وی دستور داد ایران راترک کند وترک کرد. آمریکا با دستور ترک ایران به شاه داد وقبل از آن دستور برای نصب شاپور بختیار به عنوان نخست وزیررا صادرنمود واز سوی دیگر با فرستادن ژنرال هایزر قصد داشت که کلا رژیم پهلوی را برکنار ورژیم دموکراسی سکولار را با رهبری شاپور بختیار برقرار کند. لذا ژنرال هایزر ماموریت داشت که از یکسو توسط ارتش ملت را سرکوب وسپس توسط شاپور بختیار نظام دموکراسی سکولار را اعلام کند. اما ارتش به دوعلت زیر بار نرفت یکی اینکه درگیری بیش ازآنچه رخ داده بود بامردم وکشته گرفتن از مردم را نپذیرفت اما علت دیگر این بود که هدف آمریکایی ها تغییر رژیم شاه بود، شاید درآن زمان اگر ازارتش می خواستند که به خاطر ابقای رژیم پهلوی وارد سرکوب مردم شود قبول می کرد اما هدف آمریکا سقوط رژیم پهلوی وتاسیس رژیم شاپوربختیاربود. دراین راستا پس از عدم موفقیت ژنرال هایزر شاپور بختیار امکان ماندگاری نداشت. وی گمان می کرد بااجازه دادن به ورود امام خمینی به ایران خواهدتوانست بامذاکره با امام بقای خویش را تضمین کند. اما بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ازهمان ابتدای ورود فرمود که من به دهن این دولت می زنم. بنابراین دریک بازی شطرنج گونه سیاسی امام خمینی برنده این سیاست شد وبا استفاده از بازرگان وسنجابی وغیره شکاف قابل توجهی درمیان هواداران نظام دموکراسی سکولار ایجاد کرد. بنابراین شرایط ویژه آن زمان ومهمترازهمه ترسویی ونوکری شاه برای آمریکا اسباب سقوط رژیم شد. اکنون از مخالفان واپوزیسیون نظام می پرسم چه دلیلی بر ترسو بودن مقام معظم رهبری یا نوکری نظام برای آمریکا یا کشورهای اروپایی دارید که بگویید با نشان دادن غیر دموکراتیک بودن نظام، خواهیم توانست که رضایت آنها را برای تغییر نظام به دست آورده بعد آنها مثلا به مسولان نظام دستور دهند که مانند شاه کشوررا ترک کنید تا ما نظام دلخواه اپوزیسیون را به وجود آوریم؟!

آن زمان که آمریکا بسیار قدرت داشت بازی را به امام خمینی باخت. لذا امید واهی به تغییر رژیم داشتن آن هم دربرابر نظامی که امروز بسیار قدرتمند شده است، آرزویی واهی وغیر منطقی است. براین پایه کوشش دراین راه بمانند آب درهاون کوبیدن وتلاشی غیرممکن است. مردم باید باتقویت جامعه مدنی ومشارکت هرچه بیشتر دراحزاب وگروهها به خواسته های معقول واساسی خویش برسند والبته خوابیدن وخواب دیدن کافی است عمر جمهوری اسلامی بسیار طولانی است .بیاییم بارای دادن به شخصیتی مانند دکترپزشکیان مشکل تحریم وفقر وگرفتاری های مردم را حل کرده وازسوی دیگر به فضای باز سیاسی وجامعه مدنی وعضویت دراحزاب قانونیی که قصد ساقط کردن واهی نظام درسرشان نیست بپیوندیم تا بتوانیم ازیک سو عاقلانه تصمیم بگیریم وگمان نکنیم که می توانیم نظام را ساقط کنیم واز سوی دیگر توانمندترکارشناسانه تر وموفق تر اوضاع را به سود مردم تغییر دهیم. حالا بگو ییددلایل عدم شرکت شما درانتخابات چیست؟ آیا بهتر نیست به کمپین ما بپیوندید ومانع کسانی شوید که عمده ملت ایران را ازقطار پیاده کرده وروز به روز بامیکروسکوپ عیب یابی کرده حتی خادمان ومبارزان انقلاب و جنگ را نه پیاده بلکه از قطار به بیرون پرتاب می کنند.پس دراین ساعات پایانی خوب بیندیشیم.