مریم مقدمیاصل/نویسنده و مدیرمسئول خوزستانی (بخش اول گزارش): در روزهای آغازین مهر ۱۳۹۹ پس از بازگشت از سفر کاری در شهر اولینها مسجدسلیمان، مقابل دروازه ورودی شهر جدید رامین برای زمانی توقف کردم تا نگاهی به این شهر جدید بیاندازم تا تبلیغات و شوی رسانهای حامیان مدیرعامل کنونی را براساس بازدید میدانی ارزیابی کنم اما متاسفانه کرمانشاه خراب شده از زلزله دیدم.
نمای ریخته ساختمانها، سگهای ولگرد، خیابانهای بدون آسفالت، نبود فضای سبز و الیماشاءالله مشکلات در این چند ساختمان که نام شهر را یدک میکشد، به دنبال مغازه گشتم تا به حرف دل مردم مظلوم و تبعید شده بنشینم، مادری را دیدم، از خودروی خود پیاده شدم و به سوی آن رفتم، با لهجه شیرین بختیاری از من استقبال کرد و از مشکلات خرابه رامین لب گشود، از تبعید گفت، از ناامنی گفت، از ضعف در خدمات گفت، از حداقلهای نایافتنی گفت.
سریع در دفترچه یادداشت خود مشکلات این مادر را مینشتم، اما در این فکر بودم که با یک انتصابی در سال ۱۳۹۸ چه بر سر مردم آوردیم، با این همه فشار اقتصادی، در خرابهای بدون آسفالت، بیلبوردهای بزرگ با هزینههای گزافی وجود دارد تا نقاشی یک رویا بنام شهری جدید برای مردم تبعید شده از فقر و نداری به منظر بگذارد.
بزودی بخش دوم این گزارش با اسنادی جدید در کارگرپرس منتشر میشود./