با سلام و تحیات
جناب پناهیان اینجانب به عنوان یک فرد در آستانه بازنشستگیِ و فعال اجتماعی خوزستانی وظیفه خود دانستم مطالبی را با شما در میان بگذارم و شاید به این وسیله رسم همیشگی تک گویی شما را شکسته باشم،لطفاً برای یک بار هم که شده متکلم وحده نباشید و شنونده باشید،
اولا مثل اینکه دوست شفیقتان جناب تتلو که زمانی وی را زهیر زمانه نامیدید تاثیر زیادی بر تیره شدن آبشخور فکریتان گذاشته و از این حیث بشدت برایتان نگران و متاسف شده ام که بی اساس بودن ادعای بصیرتتان و زهیر قلمداد کردن تتلو دیری نپایید و شما را مضحکه خاص و عام نمود و زمانی که تتلو فراخوان برقراری رابطه جنسی صادر کرد گمان می کردم از شدت شرمساری و خجالت دیگر رویی ندارید که بالای منبر بروید و موعظه کنید، من بعنوان یک جنوبی اگر به جایتان بودم یا خودکشی می کردم و یا خود بخود از خجالت سکته می کردم و می مُردم یا به گوشه ای می گریختم و دیگر هیچ ادعایی نداشتم، همین یک تحلیل مضحک شما نشان داد با وجود اینکه خود را با بصیرت ترین می دانید و دیگران را بی بصیرت، ادعایی بی اساس و تهی است و ثابت کرد که به طبلی تو خالی می مانید که به ضرب تبلیغات بی حد و حصر تلویزیون مطرح شدید ولی جناب پناهیان چندان هم مغرور نشوید چرا که همین تلویزیون چی توز نامعروف را هم به ضرب تبلیغات طولانی تبدیل به چی توز معروف کرد کاش اسرار رانت خوری تسخیر تلویزیون را هم صادقانه به مردم می گفتید آقای پناهیان حالا می فهمم که چرا ناخدا خورشید همیشه می گفت عاقبت بخیری بهترین موهبت الهی است ، شیخ شاید کبر و غرور ناشی از پروپاگاندای سخنرانی های پخش زنده تلویزیونی راه هر گونه نقد را بر شما بسته باشد، باید به عرضتان برسانم دیگر ادبیات شعبان استخوانی جایگاه واقعی نزد این جامعه آسیب دیده ندارد،این جامعه به شعور نیاز دارد نه شعار، به عمل نیاز دارد نه به حرف، شما اگر دلسوز مردم خوزستان بودید یک بار افتخار می دادید و به خوزستان می آمدید و از نزدیک جویای احوالات مردمی می شدید که همواره قربانی تمامیت خواهی شما پایتخت نشینان شده اند، آقای پناهیان دیگر بس است شعارگرایی،
شک نکنید ادبیاتی که بر اساس قلدری و لمپنیسم بنا کرده اید دیر یا زود دامن خودتان را هم خواهد گرفت و شاید این نامه شروعی بر این وضع برایتان باشد دنیا دار مکافات است شیخ، و خوب است
گاهی اوقات تلخی ادبیات شما و هم جرگه ای هایتان را لمس کنید و شاید چنین قلمی تا حدودی فهم و درکتان از نوع بیانتان را بیشتر کند
جناب پناهیان که اخلاق و گفتار شما هیچ حجتی از اسلام ندارد ، این نوع گفتار و پندار شما بر خلاف آموزه های دینی است، مشخص است که در حوزه علمیه هم با ترفندهایی دروس حوزوی را پشت سرگذاشتید و گرنه باید خوب می دانستید و یاد می گرفتید بازی با آبروی مؤمن چه عواقب اخروی دارد،
آقای پناهیان شما که طلبکار زمین و زمان هستید خوب است مبلغ پاکت های منبر خود را هم با مردم مطرح کنید و و صادقانه بگویید با پناه گرفتن پشت مذهب و دین چه ثروتی به هم زدید کمتر کسی است که از جریان جهاد صیغه شما بی اطلاع باشد،
آقای پناهیان بهتر است عربده های شما در شهر بی کلانتر بر سر هم جرگه ای های پایتخت نشینتان خالی شود که حاضر نیستند قدم عملی برای خوزستان بردارند و سهم خوزستان از نفت را افزایش می دادند و یا پروژه ستمگرانه انتقال آب را متوقف می کردند، اگر شما دلسوز خوزستان بودید این را هم می گفتید که چگونه است همفکران شما در پایتخت بودجه هایی سرسام آور برای انتقال آب به قم و… تخصیص می دهند ولی به درخواست های مکرر تخصیص بودجه به مسأله آب و فاضلاب خوزستان سال هاست که جواب رد می دهند،در ضمن جناب شیخ بقول معروف مثل اینکه رد داده ای، شما به چه حقی همشهری ما را اینچنین مورد خطاب قرار می دهی؟ زمانی که تو و امثال تو در امکانات پایتخت غرق همین بودید فردی که مورد توهین قرار دادید به داد من و امثال من سیل زده رسید و اقدامی عملی کرد توهین شما به یک خوزستانی توهین به همه مردم خوزستان است اتفاقا خوزستان همیشه چوب عقل کل بودن امثال شما را خورده است اگر شما دغدغه خوزستان را داشتید باید می دانستید که بخش اعظم مشکلات خوزستان ناشی از مشکلات کلی کشور است که ریشه در همین گفتمان دارد که شما و امثال شما سال هاست وحی منزل می دانند و خود را عقل کل کشور می دانند و حاصل و دستاوردی جز فقر و رکود و بحران اقتصادی برای کشور و مخصوصاً خوزستان نداشته است، به خوزستان بیایید و ببینید چگونه تحریم هایی که همفکران شما در حالی که در کاخ های خود خسبیده اند بی اثر می خوانند کمر مردم جنوب را شکسته و بازارهایشان را راکد کرده پس لطفاً اگر دلتان به حال خوزستان می سوزد بگذارید مملکت مسیر عادی خودش را طی کند بنابراین تا زمانی که این ادبیات شما ادامه داشته باشد نه تنها وضعیت خوزستان بلکه وضعیت کشور بهتر از این نخواهد شد،
متاسفم شیخ ، ای کاش منبر شما رواج دهنده مهر و هم افزایی و برادری بود آنچنان که پیامبر اسلام بر آن تاکید داشت، آقای پناهیان وقت آن رسیده که با خود روراست باشید… چهل سال است که مونولوگ گویی طلبکارانه شما و امثال شما از بالای منبر شنیده شده همواره هم خود را دانای کل، تافته جدا بافته دانسته اید و دیگران را نیز سراپا خطا و تقصیر دانسته اید اما بدانید این چنین نبود و اینچنین نیز نخواهد ماند، بگذارید فقط یک مثال برایتان بیاورم درحالی که شما از دریافت های میلیونی منبر و خواندن نمازهای واجبتان نمی گذرید( که باید روزانه بخوانید)و تحت عنوان حق الصلوه وجه دریافت می کنید اگر بدانید به انسان مظلومی که بی شیله بودن جنوبی اش اجازه حرافی و ریاکاری و دفاع به هر قیمتی به او نمی دهد از صندوق بیت المال مواجبی دریافت نمی کند چه حالی به شما دست می دهد؟ وقتی بدانی او شبانه روزی برای دیارش در تلاش است باید شرمنده اش شوی، فقط بنده بعنوان رئیس هیات مدیره یک موسسه خیریه می دانم که او بدون شعار و تظاهر سرپرستی چند کودک بی خانمان را بر عهده گرفته است،ما از نزدیک شاهدیم که او چگونه با دست خالی با دلسوزی بی نظیر پیگیر مسائل استان است حقیقتا از اعماق وجودم دلم به حال او می سوزد که همواره مدارا کرد و مثل شما شعار نداد بلکه رسما هم نامه نوشت و عمل کرد و دستور داد که از هیچ منتقدی به دادگاه شکایت نبرید، هر چند مدارای بیش از حدش باعث وقیح تر شدن امثال شما شده است.
آقای پناهیان سال ها دیگران رامورد عتاب و خطاب قرار دادی و موعظه کردی چه اشکال دارد یک بار هم موعظه بشنو :تا وقت است عذرخواهی کن و حلالیت بطلب چون کرونا در خانه همه را می زند و جایگاه نمی شناسد
حرف ها بسیار است و در یک نامه نمی گنجد، از همین جا خرمشهر (خونین شهر) برایتان دعوتنامه می فرستم و شما را به مناظره دعوت می نمایم… به امید دیدار
حمید رضا محمدی فرد خرمشهر هشتم شهریور ماه ۱۳۹۹
https://betabnews.ir/?p=17761