۲۸ صفر سالروز شهادت پیامبر مهر و اقتدار،رسول عطوفت و عزت،نبی دلسوز و باکرامت حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)و سبط اکبرش،کریم اهل بیت،اسوه شجاعت وتدبیر امام حسن مجتبی(صلوات الله علیه)می باشد.در این روز جامعه اسلامی داغدار پیامبری است که برای خلائق و جمیع کائنات رحمه للعالمین بود و سیره و کلام نورانى حضرتش رشد دهنده مردمانى بود که به ظلمت جاهلى دچارشده بودند و خُلق عظیم و مکتب علمی ومعنوی پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله)بود که آنان را از این تاریکی نجات داده و به فلاح و رستگاری رهنمون ساخت.آن چه که از همان ابتدا رسول خدا(صلی الله علیه وآله)آن را دنبال نمود ساخت جامعه بر اساس اولویتهای مبتنی بر وحی بود.اولین آیات نازل شده به ساحت مقدس پیامبرعظیم الشأن اسلام(صلوات الله علیه)اولویت علم آموزی و دانایی و رشد وتعالی در فضای مسموم جاهلی است.خداوند به پیامبرش می فرماید:(اقراء باسم ربک الذى خلق،خلق الانسان من علق،اقراءوربک الاکرم،الذى علم بالقلم).دانایی داروی درمان اجتماعی است که درتفکر جاهلی فرو رفته اند.مأموریت دیگر رسول خدا(صلوات الله علیه وآله)تزکیه نفوس جامعه براى پذیرش توحید و در راستای تعالی اجتماع گرفتارشده در منجلاب ضدارزشهاست.خدای متعال در این راستا از مأموریت مهم پیامبرش درقرآن کریم سخن می گوید:(یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین).برای چنین ماموریت عظیمی آن حضرت به تشکیل حکومت مبتنی برحمایت مردم احتیاج دارد.لذا در طول ۲۳ سال زحمت و مشقت از دل آن جامعه پژمرده،مردمانی متخلق به آداب اسلامی تربیت نمود و حکومت اسلامی و یکپارچه خود را برپایه هایی همچون: ایمان ومعنویت،قسط وعدل،علم ومعرفت،صلاح اخلاقی ورفتاری،برادری و اخوت، اقتداروعزت و پیشرفت دائمی بنانهاد.این اولویت های ماموریت رسول خدا(صلی الله علیه وآله)بود. پس از شهادت آن اسوه حسنه،خلفای غاصب حکومت را به سمت وسوی ضد ارزشها سوق داده و بامدیریت خشن جامعه را به ظاهر موافق خود نمودند.حال امیر منصوب در غدیراست که باید غصب خلافت و شهادت یگانه دردانه رسالت وامامت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(سلام الله علیها)را ببیند ولی برای اینکه جنگ داخلی صورت نگیرد دست به قبضه شمشیرنبرد.البته باید گفت:درمدت ۲۵سال امیرمومنان ومولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب(صلوات الله علیه)نه سکوت به معنای سکون داشت و نه خانه نشین بود و ناکارآمد. مولی الموحدین حضرت علی(علیه السلام)درمدت خلفای غاصب اولویت هایی همچون:تفسیرقرآن و تربیت مفسرانی همچون ابن عباس،تأسیس نخلستان و هدیه دادن آن به فقرا،حفر چاه و قنات و هدیه نمودن آن به نیازمندان،مساعدت به نیازمندان که غالبا شبانه صورت می گرفت،پاسخ به سوالات دانشمندان ادیان مختلف،قضاوت و یاتصحیح آراء باطل خلفا درمورد حکم های خلاف واقع و خالی از علمی که صادرمی کردند و مشورت به خلفا در جنگ ها(از این باب که خون کسی به ناحق ریخته نشود و عزت اسلام صدمه نبیند ومشورت آن حضرت به خلفا بیان گر حسنه بودن رابطه آن امام همام باغاصبین خلافت نبود).پس امام المتقین و یعسوب الدین علی(علیه السلام)باسکوت وخانه نشینی ارتباط و همخوانی ندارد.پس از گذشت این دوران و شروع حکومت آن حضرت،امیر المومنین(صلوات الله علیه)مجددا آموزه های حاکمیت وحیانی نبی مکرم اسلام(صلوات الله علیه وآله)را احیا نمود اما تزویرگران سربه سجود وآیه خوان حاکمیت عادلانه آن حضرت را تاب نیاورده و فرق علی(علیه السلام) در محراب عبادت به دلیل عدالتش شکافته شد.پس ازشهادت نفس رسالت حضرت علی(علیه السلام)و به امامت رسیدن کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(صلوات الله علیه)مجددا معاویه به غصب خلافت پرداخت و با ارعاب مردم و تطمیع بزرگان پایه فاسقانه حکومتش را براساس ضدارزشها ودشمنی باخاندان رسالت وامامت بنانهاد و با استخدام خطبا و نویسندگان درباری به جعل فضیلت برای خودپرداخت و با دستور به امامان جمعه و جماعت در سرتاسر بلایاد اسلامی،فرمان لعن به امیرمومنان علی(علیه السلام) وترورشخصیتی امام مجتبی(علیه السلام)راصادرنمود تا مسلمانان را بابغض اهل بیت(علیهم السلام)پرورش دهد و بتواند به راحتی خاندان رسالت را در قمرو حاکمیت شیطان صفتانه خویش بی عزت نماید.امام مجتبی(صلوات الله علیه)با دو اولویت مهم با استکبار زمان خویش مقابله میکند:اولویت اول:عبارتست از جذب افراد جاهل نسبت به عظمت امیرالمومنین(علیه السلام)و خاندان آن حضرت با اخلاق کریمانه و حسن خلق.دربسیاری از موارد هنگامی که افراد کرامت پیشوای دوم شیعیان رامی دیدند به خباثت دستگاه تبلیغاتی معاویه پی می بردند و جذب اخلاق امام می شدند.اولویت دوم:آن بودکه امام حسن مجتبی(صلوات الله علیه)با بهترین تدبیر برملا میکرد به نوعی که درماجرای خواستگاری فرستادگان معاویه از زینب دختر عبدالله بن جعفر که از سادات بنی هاشم وعموزاده های امام مجتبی(علیه السلام)بود،آن حضرت ابتدا اجازه میدهند

تا فرستادگان معاویه به منزل عبدالله بن جعفر بیایند و به عبدالله هم میفرمایند:هم شماوهم نمایندگان معاویه از هرکه میخواهید دعوت کنید،پس از آمدن فرستادگان خلیفه وسخن گفتن از اینکه زینب را برای یزید بن معاویه خواستگاری کرده اند،حضرت فرمودند:زینب را به عقد قاسم عموزاده اش درمیاوریم و آن حضرت با فرستادگان معاویه اینگونه برخورد نمود و در اوج اقتدار فرمود:به معاویه بگویید(هذا بذاک)یعنی اگر توعلیه ماتوطئه میکنی مانیز میدانیم باچه تدبیری آن را خنثی کنیم.وقتی خبر به معاویه میرسد بسیارناراحت شده و می گوید:(اگر آنان ازمادخترمیخواستند ما باچنین وصلتی مخالفت نمیکردیم و آنان به وصلت باما رضایت نمیدهند.)بلی،خاندان رسالت نقصی درخود نداشتند که معاویه از وصلت باآنان ناراحت باشد،بلکه این حیله معاویه بود که بانزدیک شدن به خاندان نبوت وامامت به فساد وحیله گری بیشتری بپردازد وآن را زیر عبای اهل بیت(علیهم السلام)پنهان کند.درماجرای آتش بس(صلحنامه)امام مجتبی(علیه السلام)بامعاویه نیز بهترین تدبیر را آن امام همام انجام داد،وقتی سپاه متشتت و خائن خویش را نظاره کرد متوجه شد بیش از آنی که این سپاه از امام و حجت حق دفاع کنند یابامعاویه خصومت شخصی دارند ویا به بهانه گرفتن مناصب پس از پیروزی امام آمده اند و یابه دنبال ثروت های نامشروع هستند، امام حسن مجتبی(صلوات الله علیه)متن آتش بس(صلحنامه)را با سیدالشهداحضرت اباعبدالله الحسین(سلام الله علیه)تنظیم نمودندکه مفاد این آتش بس خود کربلای امام مجتبی(علیه السلام)محسوب می شود.معاویه یک ورقه با امضای خود برای امام فرستاد واینگونه گفت که هرچه خواستی بنویس و من قبول دارم.هم درمنابع شیعه مانندکتاب بحارالانوار و هم درمنابع عامه مانند کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری آمده است که دراین آتش بس نامه آمده بود:
ا:حکومت به معاویه به معاویه واگذارمی شود به این شرط که براساس قرآن وسیره پیامبر وخلفای شایسته عمل کند.

۲:معاویه حق ندارد که خلیفه تعیین کند و اگر به هردلیلی معاویه از دنیارفت حکومت متعلق به حسن بن علی واگر حادثه ای برای اوپیش آمدحکومت متعلق به حسین بن علی است.

۳:معاویه با لعن وناسزا به امیرالمومنین(علیه السلام)را درنماز ترک کند وجز به نیکی از اویادنکند.

۴: بیت المال کوفه که موجودی آن ۵ میلیون درهم است مستثنا است و تسلیم حکومت امل آن نمی‌شود و معاویه باید هر سالی ۲ میلیون درهم برای حسین و بنی هاشم را از بخشش‌ها و هدیه‌ها بر بنی امیه امتیاز دهد و یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدایی که در کنار امیرالمومنین در جنگ جمل و صفین کشته شده اند،تقسیم کندو اینها همه باید از محل خراج دارابجردتأدیه شود.

۵: مردم در هر گوشه‌ای ز سرزمین‌های خدا شام یا عراق یا یمن و یا حجاز باید در امن و امان باشند و سیاه پوست و سرخ پوست از امنیت برخوردار باشند معاویه باید لغزش‌های آنان را نادیده بگیرد و هیچکس را بر خطاهای گذشته‌اش موأخذه نکند مردم عراق به کینه‌های گذشته نگیرد اصحاب علی در هر نقطه‌ای که هستند در امن و امان باشند و کسی از شیعیان علی مورد آزار واقع نشوند و یاران علی بر جان و مال و ناموس و فرزندانشان بیمناک نباشند و کسی ایشان را تعقیب نکنند و صدمه‌ای بر آنان وارد نسازد و حق هر حق داری بدو برسد و هر آنچه در دست اصحاب علی است از آنان باز گرفته نشود به قصد جان حسن بن علی و برادرش حسین و هیچ یک از اهل بیت رسول خدا توطئه‌ای در نهان و آشکار چیده نشود و در هیچ یک از آفاق عالم اسلام ارعاب و تهدیدی نسبت به آنان انجام نگیرد.

این مفاد یک آتش بس است نه صلحنامه ای که بیان گر ارتباط حسنه بین امام مجتبی(علیه السلام)ودستگاه جبار و شیطانی معاویه باشد.در تاریخ آمده بعداز اینکه معاویه این متن رامطالعه کرد تعدادی قسم هم به آن اضافه کرد ولی بعد آن را پاره کرد و زیر پانهاد.اگرچه این آتش بس نامه باعث حفظ جان شیعه و آرامش در جامعه شد ولی عده زیادی به امام جسارت کردند و به امام مجتبی(سلام الله علیه)تحت عنوان مظل المسلمین سلام می دادند.اگر چه حضرت پس از انجام آتشبس خطبه خواندند ولی مردم دست از جسارت به ایشان برنداشتند و همین امر باعث شد معاویه به راحتی امام راترور شخصیت نموده و توسط جعده همسر امام مسموم به شهادت برساند.اولویت در امضای نوشتن متن صلحنامه و در طول دوران امامت حسن بن علی بن ابی طالب(صلوات الله علیهما)دفاع از ارزشهایی همچون دفاع از محرومین و مظلومین،دفاع از امیرالمومنین(علیه السلام)،بازپس گیری حق محرومین،مبارزه با استکبار دورانش بود. این ارزشها اولویت های دوران امام حسن مجتبی(علیه السلام)که برای این ارزشها تاپای چان ایستاد و از مردم دورانش نامهربانی دید ولی اولویت های خویش را ذبح ننمود و به بهترین شکل برای به ثمر نشستن اولویت ها وارزشهای خود مجاهدت نمود.بزرگترین درس گفته نشده در مکتب امام دوم شیعیان اولویت قراردادن ارزشهای دینی و انسانی است.همچنانی

اولویت جداطهر،پدروالامقام و مادر باعظمتش اولویت قراردادن ارزشهای وحیانی درجامعه اسلامی بود.درعصر غیبت کبری مکاتب مسموم و قدرتهای شیطانی به دنبال عادی سازی ضدارزشها به جای ارزشهاهستند.ارزشهای دینی و انسانی اسلام عزیز آنقدر بااهمیت و مثمر ثمر هستند که ائمه اطهار(علیهم السلام)برای این ارزشها جان مبارک خویش رافداکرده اند‌.درعهد نظام مقدس جمهوری اسلامی شهدای بزرگوارما بابهره گیری ازسیره اهل بیت(علیهم السلام)جان خویش را برای دفاع از قرآن وعترت و آرمانهای انقلاب اسلامی فداکردندتا مسیر برای ظهور حضرت ولی عصر،مهدی موعودموجود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)هموارشود.دراین روز به ساحت قدس پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله)و سبط اکبرش عرض توسل نموده و از خداوندمتعال میخواهیم ما را بهترین مُبلّغ برای ترویج فرهنگ قرآن وسیره عترت(علیهم السلام)قرار بدهد.

امین بهرامی(شریعت شوشتری)