سرانجام پس از یک کش و قوس قابل پیش بینی، شیخ رضا کلاه کج از مصدر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان کنار گذاشته شد و به جای وی مجید منادی امور را در حیطه خویش بدست آورد.
جالب است در مراسم تودیع کلاه کج کسی حضور داشت که در مراسم معارفه وی به تجلیل از یک نفر غایب به عنوان سرمایه معنوی استان نام میبرد و همه حضار بیاختیار متوجه میشدند که مدیرکل جدید اداره فرهنگ و ارشاد خوزستان لابد باید سنگینی سایهای را بر سر خود تحمل نماید که در سالن غایب است. همین اتفاق نیز لاجرم در طول مدیریت وی وجود داشت و کلاه کج تلاش می کرد با این سایه ی ناخواسته بسازد و مماشات کند تا بلکه ریاست وی به بن بست نرسد.
مدتی نگذشت که از درون مایه همان سایه ی معنوی که معاون وزیر از وی تجلیل نموده بود، یک نفر ظهور یافت و این بار مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کلید این اداره را به او سپرد تا اصل مصلحت اندیشی را به تمام و کمال رعایت نماید تا بلکه شیشه ای ترک نخورد!
در بسیاری از مناسبتها وی بجای مدیرکل میرفت و زیر بسیاری از نامهها بویژه در حوزه رسانههای استان ردی از شیخ رضا کلاه کج وجود نداشت و همه نامهها به امضای معاون جدید رسانه ای وی نوشته و امضا و مهر می شد. در چنین شرایطی مدیرکل هم خود را معاف از پاسخگویی قرار میداد و میگفت: آقای معاون در این حوزه همه کاره هستند!
شاید برای مدیرکل ارشاد تصویر چنین کنار گذاشتنی سخت بود، بویژه در شرایطی که به یکباره و زیر سایه این اداره کل در اختلاف داخلی هیات مدیره خانه مطبوعات جانب همان جناح «سایه بان» را گرفت و در مرحله بعد هم ۶۰ نفر از روزنامه نگاران باسابقه ی استان خوزستان را به بهانههای واهی و بدون اطلاع آنها و حتی مدیران مسئول رسانهها از خانه ی مطبوعات پاکسازی نمودند و وی لب از سخن باز نگشود!
در حقیقت چنین اعمالی مبین این بود که قدرت واقعی در زمانی که آقای کلاه کج خود را مدیرکل میپنداشت عملاً هم در اختیار او نبود. وی که سابقاً در دولت اصلاحات نیز مسئولیت داشت و تقریباً به عنوان یک فرد معتدل مشهور بود هیچگاه تصور نمیکرد او را در دولت اصولگرا، اینگونه در مخمصه قرار داده و سرانجام بعد از اینکه تاریخ ماندگاری اش به پایان رسید او را به درب خروجی هدایت نمایند!
بی تردید بازنده اصلی چنین فراز و فرودی در حوزه مدیریت استان رضا کلاه کج بود که هم دوستان فرهنگی خویش را با رفتارهای معاونش از دست داده بود و مورد انتقاد قرار گرفته بود و هم در محفل اصولگرایی وی را جدی نمیگرفتند و منتظر بودند تا پیمانه سیاسی او تمام شده و لاجرم با حضور همان معاون وزیر ارشاد، تودیع شود.
بدین ترتیب یک درس تاریخی به همه حضار در حوزه فرهنگ داده شد که بایستی به معادلات دقیقتر نگاه کنند نه مثل آقای کلاه کج که از هر دو سو بازنده گشت و مجبور شد در آخرین جلسه تودیع فریادش را پشت تریبون خطاب به خان و کدخدا ابراز دارد اما دیگر سخنان وی کاربردی نداشت زیرا شنوندگان هر دو سوی سالن فقط به وی لبخند می زدند!
https://betabnews.ir/?p=56829