موسی مدحجی اظهار کرد: تالابها بخش مهمی از داراییهای هر کشور محسوب میشوند اما متاسفانه در ایران هنوز ارزش این عرصهها مغفول مانده و حداکثر دلیلی که ممکن است برای حفظ تالابها در نظر گرفت ترس از ایجاد منبع ریزگرد و طوفانهای نمکی است؛ در حالی که جلوگیری از ایجاد منبع ریزگرد، ممکن است در اولویت چندم و حتی شاید اولویت هشتم ارزشهای تالابها قرار بگیرد.
وی افزود: ارزش اول تالابها به دلیل کاهش مخاطرات مانند کنترل سیلاب است. سایر ارزشهای یک تالاب به ترتیب کاهش و کنترل آلایندههای آب، تامین آب، تفرج و توریسم، تنظیم و حفظ تنوع زیستی، تولید مواد غذایی و صنایع دستی، ارزشهای فرهنگی، تعدیل گازها مانند کربن و تعدیل کنندگی گرمایش اقلیم و برخی موارد دیگر هستند.
ارزش هر هکتار تالاب تا ۲۰ برابر یک هکتار زمین کشاورزی
رئیس اداره احیای تالابهای ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان بیان کرد: از نظر جهانی، میانگین ارزش اقتصادی قابلیتهای هر هکتار تالاب در سال حدود ۱۵ هزار دلار برآورد شده است. برای اینکه بزرگی این ارزش اقتصادی را بدانیم کافی است آن را با ارزش اقتصادی یک هکتار زمین کشاورزی در سال مقایسه کنیم که میانگین آن کمتر از یک هزار دلار است. به طور کلی و بسته به نوع تالاب ارزش هر هکتار تالاب، حداقل پنج برابر و حداکثر ۲۰ برابر یک هکتار زمین کشاورزی است این در حالی است که متوسط مصرف آب سالیانه هر دو نیز تقریباً یکی است.
مدحجی عنوان کرد: بنابراین حتی از نظر ارزش اقتصادی نیز دغدغه کشور برای پاسداری و حراست از تالابها باید بسیار بیشتر از توسعه کشاورزی باشد در حالی که تاکنون این گونه نبوده است و تالابها به عنوان دارایی و ثروت فراموش شده قلمداد شدهاند.
۶۰ درصد از مساحت تالابها خشک شده است
وی تصریح کرد: در حال حاضر ۳۰ درصد از ۲.۲ میلیون هکتار سطح تالابی ثبت شده کشور در خوزستان قرار گرفته است که از با ارزشترین تالابهای کشور محسوب میشوند.
رئیس اداره احیای تالابهای ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان با اشاره به وضعیت آبگیری تالابهای کشور گفت: در مجموع ۶۰ درصد از مساحت تالابهای کشور خشک شده است که دریاچه ارومیه، تالابهای جازموریان، هورالعظیم، شادگان، هامون و گاوخونی از مهمترین این مساحتها هستند. مسلم است این وضعیت تنها میتواند به دلیل ثمره نداشتن شناخت از ارزش واقعی تالابها، دستاندازی به محیط تالابها و یا کوتاهی در تامین حقآبه زیست محیطی آنها باشد.
وی افزود: باید توجه شود که تنها حقآبه تالاب هامون به آبهای ورودی مرزی وابسته است و سایر تالابها از آبهای درون سرزمینی تغذیه میشوند اما سوال اول اینجا است که این حقآبه کجا رفته است؟
مدحجی گفت: تقریبا تمام تالابها در پایین دست منابع تغذیهکننده آنها یعنی رودخانهها قرار دارند بنابراین حقآبه تالابها در بالادست رودخانه، با مدیریت غیر صحیح آب در بخش کشاورزی و یا صنعت، پیش خور شده و یا بلعیده شده است بنابراین خواسته یا ناخواسته تامین حقآبه تالابها در اولویت آخر قرار گرفته است.
ریز و درشت مشکلات تالابها
وی بیان کرد: از مجموع چالشهای تهدیدکننده تالابها در ایران، اولین و مهمترین مساله تامین نشدن حقآبه است البته مشکل تالابهای کشور تنها در حد تامین حقآبه نیست و مشکلات دیگری مانند ساخت و سازهای توسعهای مثل جاده و یا ایجاد مراکز کشف و استخراج نفت و گاز، آلودگی ناشی از ورود پسابها و فاضلابهای کشاورزی و صنعتی، تعدی و تجاوز به حریم تالابها و تغییر کاربری اراضی تالابی نیز از مشکلات بعدی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند.
رئیس اداره احیای تالابهای ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: در مورد تامین حقآبه تا سالهای پیش، روشن نبودن مقدار حقآبه و نداشتن الزام قانونی دستگاه متولی آب یعنی وزارت نیرو بهانهای بود تا پایین دستترین نقطه رودخانهها که تالابها هستند در اولویت آخر قرار بگیرند و از حقآبه خود محروم شوند.
مدحجی ادامه داد: متاسفانه با تصمیمهای غلط و به طمع استفاده بهتر از آب، همان بلایی را که کشور شوروی سابق از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۷ بر دریاچه آرال (چهارمین دریاچه بزرگ دنیا) آورد و هزار و یک مشکل زیست محیطی، معیشتی و بهداشتی بر مناطق مجاور دریاچه آرال واقع در کشورهای استقلال یافته قزاقستان و ازبکستان تحمیل کرد، از سال ۱۹۹۲ به بعد بر دریاچه ارومیه و تالابهای هورالعظیم، شادگان، جازموریان و گاوخونی و … آوردیم تا تصمیمهای مسئولان عالی رتبه ما در کنار تصمیمهای مسئولان شوروی سابق درس عبرتی برای دانشآموزان جهان باشد تا با محیط زیست و تالابها این گونه رفتار نکنند.
وی با اشاره به تجربه ناموفق احیای دریاچه ارومیه، افزود: هماکنون نیز با وجود اینکه حقآبه تالابها دقیقا مشخص شده و دستگاه متولی آب موظف به تامین حقآبه شده است اما پس گرفتن حقآبه تالابها از حقآبهداران نسبتا جدید، بسیار سخت و دشوار و بلکه غیرممکن شده است.
از توسعه کشاوری آببَر در بالادست تالابها تا بذل و بخشش حقآبهها
مدحجی بیان کرد: در ایران فعلا درد اصلی این مساله نیز نیست بلکه مشکل اساسیتر این است که توسعه فعالیتهای آببَر از نوع کشاورزی در بالادست رودخانههای منتهی به تالابها، هنوز به شدت ادامه دارد و در بالادست رودخانهها، ساختن سازهها و بذل و بخشش حقآبه تالابها به بخشهای دیگر رواج دارد و هیچ چشماندازی از تغییر رویکردها و مدیریت زیست محیطی دیده نمیشود بنابراین متاسفانه همچنان باید نگران تالابهای کشور و آینده آنها بود و تا تغییری در این رویکرد مشاهده نشود، رفتن به سراغ راهکارهای دیگر بیمعنا است.
رئیس اداره احیای تالابهای ادارهکل حفاظت محیط زیست خوزستان عنوان کرد: در سال آبی گذشته (اول مهر ۱۴۰۰ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۱) بیشتر تالابهای کشور تجربه بدی پشت سر گذاشتند و در بدترین شرایط به سال آبی جدید وارد شدند. سال آبی جدید نیز در حالی آغاز میشود که نوید فرا نرمال بودن بارندگیها در آذرماه به گوش رسیده است و امید سالی نرمال از نظر آبی در بیشتر نقاط کشور به جز حوضه کرخه، شدت یافته است بنابراین اکنون لب تشنه تالابهای کشور منتظر تصمیمهای حکمرانان آب است که آیا در سال آبی جدید حقآبه تالابها در اولویت قرار میگیرد یا همچنان باید در ته صف باقی بمانند.
وی افزود: امید دوستداران محیط زیست و متخصصان آب کشور این است که بر اساس معیارهای پذیرفته شده جهانی برای همیشه اولویت تخصیص آب زیست محیطی رودخانهها و تالابها بر نیاز بخشهای کشاورزی و صنعت چیره شود و با این نگرش علمی، این ثروتها و جاذبههای طبیعی کشور بتوانند حقآبه طبیعی و مصوب خود را دریافت کنند.
مدحجی بیان کرد: بعد از حل این مساله است که توجه به دیگر مشکلات و حل تدریجی آنها اهمیت مییابد و رفع این مسائل میتواند نفسی تازه به تالابهای کشور بدمد و درد تالابها را ترمیم کند و تسکین دهد.