نشستن درمنزل یا یک کافی شاپ دراین هوای خنک پاییزی و احیانا یک فنجان چای در دست و فجایع چندر روز اخیر را از تلویزیون دیدن یا از رادیو شنیدن یادرفضای مجازی درهم تنیده غبار آلود پی گیری کردن ، کمترین احساس تاثر را برای مدت کوتاهی برمیانگیزد. اما اگر با تمرکزکامل مجسم شویم ؛ بچهای که در اثراصابت گلوله درایذه یا بلوچستان بدنش در خون خود غلتیده، بچه و یا نوه من است، جوان زیبا و برومندی که دراصفهان به خاطر بدیهی ترین مطالبات به حق خود ؛ جنازه تکه پارهاش را روی دست میبرند و مسافر دیار آخرت میگردد فرزند یا از بستگان نزدیک من است، زنی که فریاد ضجه و مویه آن درتهران یاکرج از عمق وجودش برخواسته و دست به آسمان بلند کرده خواهر یا مادر من است، و کشوری که هر روز در آن اتفاقات ناگوار وغیر قابل باوری به جهت برخی تصمیمات نادرست درحال شکل گیری است ؛ آنوقت موضوع فرق خواهد کرد و با احساسی نزدیکتر به احساس مسولان ومردمداغدار کشورم ، فجایع درک و لمس خواهد شد، اگرچه هنوز هم بسیار فاصله هست.
حدود سه ماه است که حاکمیت وملت بر سر اصول اساسی که مهمترین آن معیشت است با جنبشی بدون رهبر و باحضور جوانان دهه هشتاد ودر تلاش برای یک زند گی بهتر ؛ در تقابل باهم قرار گرفته اند گویی هر دوجریان مقابل هم ودر انعکاس رسانه ی ؛ با تمام قوا و بهطور کاملا مجهز وبا استفاده ازتمام توان خود ؛ نیروهای طرف مقابل را مورد شدیدترین آماج حملات خود قرار داده و هر روز دهها نفر از آنها را از نعمت حیات محروم میکنند؛ و با افتخار و اقتدار از طرف هر دوجریان این تنشهای درونی کشور ؛ شدت مییابد و دنیا شاهد دلخراشترین صحنههاست و گویا هیچ قدرتی نیست که جلو این بربریت را بگیرد. گروههای حمله کننده به مردم به صورت حملات کور و سایر رسانه ها خارج نشین و سازمان های حقوق بشری مدافع آنان بهطور اعم و بهطور اخص رسانه های فارسی زبان هرگونه تردید تاریخی در مورد گماشتگی، سرسپردگی و دستنشاندگی خود را برای مرددین مرتفع کردهاند.
مردم کشورم از هر قوم واقلیت مسلمانند و وارث صفاتی انسانی وآزاده اگی ، پس اگر قرار است در زمان بروز فاجعه و نازل شدن بلایی بر آنها مردم دیگری به کمکشان بشتابند و به فریادشان برسند، قاعدتا اولین یاریرسانها باید خودمان باشیم و از قبیله خود ؛ یعنی هموطنانی که شاید با بررسی شجرهنامه آنها معلوم شود همه از یک تیره و طایفه هستیم ؛ اما گاها دیده میشود که طیف ضعیفی از تصمیم سازان و تصمیم گیران برخی ارکان حاکمیت به دلیل عدم درک ناصحیح از تحولات اجتماعی روز به طور عمده تحت سیطره ذهنیتهای گذشته قرار دارند که بر سریر قدرت تکیهزده و نظارهگر زجر آورترین صحنههای این چند روز کشور هستند و به چیزی جز انباشتگی هرچه بیشتر قدرت خود نمیاندیشند و تنها اقدام ایثارگرانهای! که این طیف انجام میدهند این است که کلیه مطالبات بعضا به حق مردم را محکوم کنند، آن هم با احتیاط که مبادا موجب تکدر خاطر ارباب مشترکشان (جریان نفوذ ) شود.
سایر گروههای مرجع مردمی که دل در گرو میهن و داعیه مقابله با هرگونه خشونت را دارند و حاکمیت می تواند ازتوان وظرفیتهای آنان به شکل مناسبتری استفاده کند ؛ بعضا با نگاههای نادرست آنها را دراین ایام با مهر سکوتی خنثی یا درمقابل دولت وحاکمیت تعریف کرده و مناسبات سیاسی و اقتصادی را بر هیچ عامل انسانی، اخلاقی یا هیچ چیز دیگری ترجیح نمیدهند. واقعیت این است که بانیان و سردمداران تندروی با ریشه های جاهلانه در طول حیات شوم خود توحش و درندهخویی را به بارزترین شکل خود نشان داده و این موضوع را به اثبات رسانیدهاند که کسانی که به مردم خصوصا در حرم شاهچراغ ؛ ایذه وسمیرم ؛ خاش وزاهدان مسلحانه حمله کرده اند حیوانات درندهای هستند در هیبت و ظاهر انسان که هر زمان لازم باشد از کشتن هیچ انسانی به هیچ شکل و نوعی مضایقه نکرده و حتی ذرهای مکث و تردید هم به خود راه نمیدهند و این خشونت ها نوک نیزهای است که در حلقوم کودکان و پدران و زنان سرزمینم فرود میآید و آنها را مظلومانه به خاک و خون میکشد، قطعا بخش اصلی بدنه این نیزه آمریکا، انگلیس و متحدان اروپایی آنهاست که هر حرکتی یا صدایی را که بخواهد خواب خوش آنها را برهم بزند، برنمیتابند و در قسمت انتهایی این نیزه کشورها و قدرتهای تاثیرگذاری هستند مانند روسیه، چین، وکشورهای نفتخیز و ثروتمند حاشیه خلیجفارس که با سکوت خود این نیزه را در به هدف رسیدنش یاری میکنند.