در این چند روز که مردم عزیز ایران عزادار فروریختن ساختمان شماره یک متروپل در آبادان هستند عده ای از افراد هم متاسفانه باز هم بدون بیان مطالب مستند حقوقی و قضایی که لازمه ی کار حرفه ای است با بیان برخی کلی گویی ها و یا مطالب غیردقیق، سعی می کنند از ظن خود یار مردم غمدار آبادان شوند و تنها پای افراد خاصی را به این ماجرا بکشند.

در این بین آن چه بعید بود برخی مطالب منتشر شده از زبان معاون اجرایی رئیس جمهور، استاندار خوزستان و برخی مقامات دیگر است.
البته، با شناختی که از منش و تجارب آقایان مرتضوی و دکتر خلیلیان دارم، بعید بنظر می آید که پیش از روشن شدن ابعاد موضوع و بررسی دستگاه قضایی، از چنین جایگاهی اظهاراتی را بیان نمایند که این شائبه را ایجاد کند که مبادا بحث نوعی فرافکنی و یا برداشت های سیاسی از اتفاق تلخ آبادان مطرح است.

به هرحال شاید هم آن بزرگواران این گونه نگفته باشند و در انعکاس رسانه ای این سخنان چنین برداشتی دامن زده می شود که در اینصورت بهتر است تنویر افکار صورت بگیرد. باید توجه کرد چنانچه اگر این منطق که استاندار اسبق خوزستان بواسطه ی جایگاه حقوقی اش در راس هرم مدیریتی استان پاسخگوی اتفاق پیش آمده باشد با این منطق خودشان را هم در معرض پرسش و اتهام قرار می دهند و البته مطالبه ی نگارنده به مانند باقی مردم خواستار برخورد قاطع با هر فرد و مقامی هستم که قصور و یا تقصیری داشته است.

در ماجرای متروپل، بارها اسم شریعتی آورده شده اما مساله دقیقا چیست؟
عکسی و کلیپ هایی منتشر شده که در آن چند مسئول استانی برج شماره یک عبدالباقی را افتتاح می کنند.
اتفاقا خود این افتتاحیه نشان می دهد ساختمانی که شریعتی همراه دیگر پروژه های دهه فجر افتتاح کرده بود، ساختمان شماره ۱ پزشکان بوده است که از نظر فنی و مهندسی مشکلی نداشته و هنوز هم پابرجاست و فرو نریخته است. اما مساله دقیقا، ساختمان شماره ۲ کناری است که بعدا ساخته شد و هنوز تکمیل نشده بود و برخلاف پروانه صادرشده و نظرات ناظران ساختمان و نظام مهندسی، طبقاتی را بر آن افزودند که گفته شده عامل اصلی فروریختن ساختمان همین است. از قضا شریعتی از یک سال و نیم قبل تا روز فاجعه متروپل۲ ، استاندار نبوده است.
در این میان ۲ استاندار در دوره ای که این طبقات افزوده و ساختمان تکمیل می شد و مشکلات آن هم بر همگان عیّان شده بود روی کار آمده اند و دولت سیزدهم هم که آقای مرتضوی معاون اجرایی آن است از شهریور ۱۴۰۰ یعنی ۹ ماه قبل از فاجعه، بر مسند امور بوده است و وقت داشتند جلوی تخلفات را بگیرند پس حضرات کجا بودند و چه می کردند.!؟

حالیه، اگر قرار بر آن باشد که متولیان ارشد استان مثل استاندار اسبق، مسئولیتی در قبال متروپل داشته باشند، پس این مطالبه هم انتظار است که دو استاندار بعد از شریعتی هم که یک سال و نیم سر کار بوده اند و دست بر قضا عمده علل فنی و مشکلات در همین مدت ظهور و بروز داشته، مسئولیتی بس سنگین برعهده خواهند داشت.

حالا این که عکس و فیلم افتتاحیه یک ساختمان دیگر (برج شماره یک) که طبق قانون پروانه ساخت گرفت، ناظران و نظام مهندسی تاییدش کردند و پایان کارش صادر و در مراسمی رسمی افتتاح شد و الان هم مشکلی ندارد، را بجای ساختمان فروریخته برج شماره ۲ جا بزنیم، آنهم در حالیکه از ابتدا اصلا قراری برای اضافه بنا وجود نداشته و مجوزی هم برایش صادر نشده بود، آیا اخلاقا درست است؟ آیا این نوعی فرافکنی و فرار رو به جلو را به ذهن متبادر نمی کند؟
این که در دی ماه ۱۴۰۰ و بعد از آن، برخی از واحدهای این ساختمان اجازه بهره برداری گرفته اند و قبل از صدور پایان کار و تایید نهایی ناظر، اجازه کسب و کار داده شد مگر در دوره شریعتی بوده یا مسئولان کنونی؟ شریعتی که اصلا سال ۱۴۰۰ که آن واحدهای طبقات همکف و زیرین مثل کافه مربی، آبمیوه فروشی و… بهره برداری شد استاندار نبود!

پس می بینیم که اگر منطق این مقامات محترم را فرض بگیریم که استاندار باید پاسخگو باشد از قضا مسئولیت متوجه مقامات بعد از شریعتی می شود. مردم خواهند پرسید اصلا شریعتی آدم بده و مرغ عزا و عروسی، شما چرا در یکسال و نیم گذشته و علیرغم تذکرات و مکاتبات مکرر ناظر و نظام مهندسی کاری نکردید؟
پس در وقایع و فجایع اینچنین که پای جان مردم در میان است از روزنامه نگاران و منتقدان و فعالان اجتماعی انتظار می رود که اجازه ندهند نگاههای سیاسی و فرافکنی ها سیاسیون بر فضا مستولی شود و در این بین عده ای از افراد از پاسخگویی بجهند و طفره بروند.