از شعار ها و برنامه های آیت اله رییسی و ۶ کاندید پوششی وی در مناظره های تلویزیونی انتخابات،پیدا بود که نه برجامی به فرجام می رسد و نه سیاستی جهانی می شود و نه اقتصادی جان می گیرد و نه مردمی به رفاه می رسند و نه حال خوشی به جامعه بر می گردد.
تنها دلیلی که منتقدان و روزنامه نگاران مستقل را واداشت کرده بود که سکوت کنند و نگویند و ننویسند،ترس از گناه نکرده شان بود و آن اینکه؛همه ی این ناکامی ها را به گردن آن ها نیندازند و نگویند که نمی گذارند که ما کار کنیم و کار و نان و خانه مردم را آباد کنیم.
حال به همین خاطر که گرانی ها و ناکارآمدی های دولت را به پای دیگران نیندازند،پس از ۹ ماه از آغاز بکار دولت انقلابی و ارزشی و مردمی آیت اله دکترابراهیم ربیسی،سکوت از نگفتن و نگذشتن،گذشته و آشفتگی بازار خوراکی های روزانه مردم و خیال پردازی های دولتی ها از کنترل تورم و شاخص های مثبت اقتصادی،و گفتمان های توهمی وزیران از رفاه جامعه و ریشه کن کردن فقر،همه را به شگفتی در حد سکته،رسانده است.
افزایش ۵۰ تا ۱۰۰درصدی خوراکی ها،پوشاکی ها،خانه ها،خودروها،داروها،درمان ها،و…،دیگر جایی برای مدارا کردن،نگفتن و ننوشتن،نیست.هرچند که نه دولت و دولتیان و نه مجلس و مجلسیان،می پذیرند که جامعه ی ما،چنین روزگار آشفته ی بی نان و نای را دارند و خیلی هم تکانی نمی خورند که اقتصاددانان،روزنامه نگاران،نویسندگان،منتقدین،دلسوزان،کارشناسان و…بگویند و بنویسند که مردم زیر بار این گرانی ها و ناکارآمدی ها دارند خمیر می شوند و می میرند و کشور در شیب تند خرابی و ویرانی است.
پس از پرواز مرغ و گوشت و نان و پنیر و گوجه و برنج و روغن و ….در ماه های گذشته از سفره،مردم دلخوش کرده بودند به خوراک ماکارونی شام و فلافل ناهارشان.حال ماکارونی هم از خیابان سفره ی دل شان پر کشید و فلافل از خیابان انوشه لشکر آباد.
مردم ۹۶درصدی مانده اند،خیره به سفره ی خالی ایران پر از سرمایه نفت و گاز و آب و صنعت و معدن!
علی میلاسی-روزنامه نگار-۱۴اردیبهشت ۱۴۰۱