امشب شبکه استانی خوزستان، برنامه ای ضعیف که بخشی از آن بیشتر به رپرتاژآگهی مسئولان شباهت داشت را همزمان با آغاز سال نو پخش کرد. متاسفانه مدیریت صدا و سیمای استان که چندسالی هست به خوزستان آمده و این مسئولیت را عهده دار شده همچنان بر ریل همان روال مدیریتی سالهای قبل خود حرکت می کند و لازمست مسئولان صدا و سیمای کشور، تدبیری اساسی برای مدیریت این مجموعه ملی در خوزستان بیندیشند.

خوزستان با دارا بودن ظرفیت های مهم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و البته چالش های مختلفی که در سالهای اخیر نمونه هایی از آنها را شاهد بوده ایم می طلبد که برای حفظ و تقویت انسجام اجتماعی و ارتقای اعتماد عمومی و رابطه متقابل میان نظام و مردم بعنوان ولی نعمتان کشور، از برنامه هایی بامحتوا و با پشتوانه علمی در شبکه استانی خوزستان برخوردار باشد. متاسفانه به نظر می رسد شبکه استانی در سال های اخیر بنوعی از روزمرگی ها دچار شده و شبکه های اجتماعی و برنامه های شبکه های سراسری و متاسفانه برخی شبکه های برون مرزی در جلب مخاطب از آن پیشی گرفته اند.

امشب در شبکه استانی خوزستان، یک شهروند خوزستانی را با دو فرزندش در شب عید، به تلویزیون آوردند و جلوی میلیونها نفر از او بعنوان یک فرد بیکار رونمایی کردند تا به برکت دختر قهرمانش، یک مجری تلویزیون که کارمند فولاد خوزستان از تماس مدیرعامل شرکت فولاد خوزستان سخن بگوید و یک مجری دیگر برنامه با ادبیاتی عجیب، منت مدیرعامل غیربومی فولاد را بر سر مردم خوزستان بگذارد که بعنوان یک فردی که خوزستانی هم نیست اینگونه به یک شهروند خوزستانی “لطف” می کند و این مجری شبکه استانی حاضر شود بگوید دست این آقای مدیرعامل را می بوسد! گویی که مدیرعامل محترم از ارثیه پدری قرار است ببخشند و لطف کنند و این شهروند مظلوم خوزستانی را سر کار ببرند!

معلوم نیست به چه حقی به خود اجازه می دهیم یک شهروند خوزستانی را به ابزاری برای تبلیغ مدیرعامل یک شرکت تبدیل کنیم، آنهم در شرایطی که بخش مهمی از آنچه امروز در خوزستان مساله مند شده و باعث شده است تا انواع و اقسام چالش ها و آسیب های اجتماعی همچون بیکاری در این استان رونق داشته باشد، بخاطر همین توسعه نوموزونی است که مدرنیزاسیون اقتدارگرایانه و بی توجه به جامعه ملی پدید آورده و زیرساخت های زیست محیطی استان را دچار مشکل نموده است و با وجود انواع و اقسام شرکتها که خوزستان را تنها بعنوان منبعی برای تولید برسمیت می شناسند، همچنان خوزستان در رده های بالای جدول استانهای بیکار جای بگیرد. توسعه ای که شبکه های اجتماعی جوامع محلی را دچار آسیب های جدی نموده، منابع محیط زیستی را به هدر داده و اکوسیستم ها را در هم ریخته است، و حتی نتوانسته نسبتی مناسب و پایدار با معضل بیکاری این استان برقرار کند.

و تلویزیون که باید صدای مردم خوزستان باشد در شب عید مدیرعامل فولاد خوزستان را روی خط می آورد تا وعده بوسیدن دستش توسط یک مجری تلویزیون داده شود و فرماندار و شهردار یک شهر دیگر را مهمان خانه های مردم کنند تا چند دقیقه سخن بگویند.

این رسانه اگر ملی است انتظار این است و بایستی نقش و اثرش را با اجرای برنامه های شاد و عیدانه با محتوای مناسب، گفتار و ادبیاتی که در شان مردم خوزستان است، ایفا کند و البته در طول سال هم صدای مردم خوزستان و نخبگان و دانشگاهیانی باشد که برای اصلاح و تغییر مسیر آن چیزی که بنام توسعه در دهه های گذشته در استان صورت گرفته، حرف برای گفتن دارند و نقد دارند به توسعه ای که محصولش رونمایی از یک انسان و شهروند بیکار خوزستانی جلوی چشم میلیونها بیننده است که منت استخدامش با بوسیدن دست مدیرعامل یکی از شرکت های محصول همان توسعه بی ریخت و نامتوازن، بر سر خوزستانیها گذاشته شود.

کاش آقای رحیمی بداند که این شرکتها و مدیران شان لطف نمی کنند، استخدام فرزندان این دیار باید وظیفه این شرکتها باشد و اگر کاری هم برای شهر می کنند تنها اندکی از مسئولیت های اجتماعی شان را در قبال ناموزونی های توسعه دارند انجام می دهند.

و کاش مسئولان صدا و سیمای کشور، کمی نگران سرمایه اجتماعی در خوزستان باشند و فکری اساسی برای اصلاح جدی این وضعیت در استان کنند.