سید ناصر مهداوی در بیست و پنجمین جلسه علنی شورای اسلامی اهواز که امروز (۸ دیماه) برگزار شد، در نطق پیش از دستور خود اظهار کرد: داستان وزارت نفت و خوزستان دیگر از حرفهای کارشناسی و آمار دادن، گذشته است و تشت این بلای سیاه به قدری پر سر و صدا، از پشت بام به زمین افتاده که صدایش در هر محله این شهر و تمام این استان شنیده می شود؛ نمونه متاخرش ضایعه پرپر شدت جوانهایمان در جاده اهواز – خرمشهر و داغدار شدن این همه خانواده.
وی افزود: شما تصور کنید پدر خانوادهای سر کار برود و برنگردد؛ حال همسر، فرزند، پدر و مادر آن جوان را درک نخواهیم کرد. سوالی که بسیار خواهند پرسید و جوابی هم نخواهند گرفت این است که چرا پس از این همه سال که شرکتهای نفت و حفاری از این جاده ارتباطی منتفع شدهاند، حاضر نیستند ذرهای به مسئولیتهای اجتماعیشان عمل کنند؟ به راستی چه کسی جوابگو این یغماگری سرمایههای خوزستان است؟
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اهواز گفت: حکایت خوزستان و یقه سفیدان وزارت نفت، حکایت شوهری است که نه خرجی میدهد و نه در خانه حضور دارد. علاوه بر آن هر چند وقت یک بار یک کتک هم سهم زن بیچاره میشود. شاید به این مثال بخندید اما در واقع وقتی شیره سرزمینتان را بمکند، سهم شما را ندهند و حق آلایندگی محیط زیست را ندهند و علاوه بر آن، فلرها را به جان سلامتی من و شما بیندازند و آب تالاب هورالعظیم را برای ارزان شد استخراج، خشک کنند؛ چه چیز دیگری میتوان گفت؟
مهداوی ادامه داد: مگر استعمارگری شاخ و دم دارد؟ مگر استعمار شد همان زندگی کردن در مجاورت لولههای نفت در عین فقر و بیماری نیست؟ البته این استعمار نوین و خوش آب و رنگ است و شاید آنچنان عیان نباشد اما با نگاه دقیق خواهید دید که هر جایی دستشان رسیده است، چاه زدهاند. در منطقه کوروش اهواز تا ۱۴۰ متری خانههای مردم هم چاه زدهاند. این مساله به معنای زیر پا گذاشتن استانداردهای زیست محیطی خودشان است.
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اهواز بیان کرد: مگر نگفتند و ننوشتند که با دستور بالا و برای خوشآمد چینیها هور را خشک کردند و ظاهراً عین خیالشان نیست که زندگی، اقتصاد و معیشت مردم اطراف هور به یغما رفت و گرد و غبار دیگر شهرهای استان را فرا گرفت و سرطان، بیماری و کوچ اجباری سهم مردم شد.
وی تصریح کرد: آیا در جلسات پشت درهای بسته دوستان که تصمیم خشک کردن تالاب هورالعظیم گرفته شد، یک نفر وجود نداشت تا بگوید یک تالاب حدود ۱۰ برابر جنگلها و ۲۰۰ برابر زمینهای اراضی، ارزش اقتصادی دارد؟ یک نفر نبود بگوید مهمترین عملکرد تالاب، تهویه آب و هوا، کنترل سیل و جلوگیری از گرد و غبار است؟ موضوع خندهدار این است که وقتی سیل رخ داد برای اینکه گزندی به چاههای عزیزتر از جانشان نرسد، زمین و خانههای روستایی را فدای مطامعشان کردند و بعد از آن، با چند یخچال صدقهای و چند میلیون وام سر و ته ماجر را به اتمام رساندند.
مهداوی عنوان کرد: خندهدارتر این است که بعضی وقتها خبر کشف یک میدان بزرگ نفتی را جشن میگیرند در حالی که این خبرها برای مردم خوزستان مانند عزا است. این موارد چیزی جز آلودگی و بیماری چیز دیگری برای مردم ستمدیده به ارمغان نخواهد آورد.
وی بیان کرد: کسی هست که آمار سرطان، بیماریهای خونی و تنفسی خوزستان را با استانهای دیگر مقایسه کند؟ کسی به شما آماری نخواهد داد زیرا همه چیز محرمانه است. بروید از بیمارستانها آمار نوزادان متولد شده بدون قلب را بپرسید؛ همه این موارد به دلیل بروز ریزگردها است البته کسی جوابی به شما نخواهد داد تا همچنان چرخه بهرهکشی از استان خوزستان برقرار باشد.
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اهواز گفت: نکته مهم این است که پاسخگو نبودن، عدم پرداخت حق آلایندگی و عمل نکردن به مسئولیتهای اجتماعی، از دولت اصلاحطلب و اعتدالی تا اصولگرا، تفاوت چندانی ندارد و ظاهراً به خاک سیاه نشاندن خوزستان مخرج مشترک تمام وزای نفت دیروز و امروز است.
وی بیان کرد: البته یقهسفیدان مرکزنشین منتفع از امکانات و حقوقهای نجومی در وزارت نفت یک طرف قضیه هستند و طرف دیگر مسئولان دیروز و امروز جلوس کرده بر صندلیهای مناصب استان خوزستان هستند. این افراد مطالبهگر این حق نبودند و تنها به حرف درمانی و ارائه آمار عدم پرداخت حق آلایندگی و عدم انجام مسئولیتهای اجتماعی پرداختند.
مهداوی افزود: از استانداری که در شهرک نفت خانه سازمانی بگیرد و نماینده مجلسی که قول معاونت در وزارت نفت پس از پایان دوره نمایندگی را بگیرد، میتوان چه انتظاری داشت؟ شیوه وزارت نفت این گونه است؛ علاج واقعه پیش از وقوع. کند کردن زبانها با امکانات و خدمات و بستن زبانها بدون درد و خونریزی برای این است که هیچ خط مشیای به سیستم یغماگران نرسد و زبان هیچ کس به مطالبهگری باز نشود.
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اهواز گفت: مگر استاندار خوزستان حضور ندارد؟ آیا این حضور نباید در گرفتن حق قانونی خوزستان از وزات نفت نمود پیدا کند؟ آیا نباید یک روز حتی به صورت نمادین، سر شیر نفت و گاز را ببندیم تا مرکزنشینان فهمی از ثروت خوزستان پیدا کنند؟
وی بیان کرد: تجربه تاریخی مطالبهگران و مدیران استان خوزستان نشاندهنده چیز دیگری است زیرا اگر مطالبهگر بودیم و به صندلیها نچسبیده بودیم و مدیر موز و پرتقال جلسه نبودیم، اکنون اهواز و تمام استان خوزستان درگیر تامین اولیهترین اسباب رفاه و آرامش نبودند.
مهداوی گفت: اگر حرفهایمان سمت مردم بود، آب شرب روستاهایی که نفت از زیر پایشان کشیده میشود، با تانکر تامین نمیشد و خانه بهداشت، مدرسه و راه ارتباطی داشتند و فرزندانشان مجبور به ترک تحصیل به دلیل دور بودن مدرسه و نداشتن کیف و کتاب نمیشدند.
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اهواز افزود: اگر به درستی پیگیر حق و حقوق خود بودیم، بعد از هر باران شهر پر از سیلاب و فاضلاب نمیشد و بیمارستانها به دلیل باران اسیدی حاصل از سوختن فلرها، پر از مردم بخت برگشته نمیشد.
وی بیان کرد: اگر دوستان یقه سفید مرکزنشین وزارت نفت به مسئولیتهای اجتماعی خود عمل میکردند و حق آلایندگی به به شهرداری پرداخت میشد، خیابانهای اهواز در وضعیت جنگی امروز به سر نمیبردند و شرایط به گونهای نبود که به هر خیابان برویم، گودال پیش رو فرمان عقبگرد بدهد.
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای شهر اهواز گفت: اگر شرکتهای نفت، پتروشیمی و حفاری این قدر واردات مدیر پروازی نداشتند و نیم نگاهی به استخدام نیروهای بومی داشتند، حال و روز آمار بیکاری غنیترین استان ایران این گونه نبود. به قول کسی، حالا که سلامتی ما را گرفتید حداقل کار بدهید تا از گرسنگی و بیماری نمیریم.
منبع: ایسنا
https://betabnews.ir/?p=36220