×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲۵ آبان , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 15 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 8 خبر
واکاوی مناقشه قره باغ از منظر حقوق بین الملل

پیشگفتار :مناقشه خونبار میان آذربایجان و ارمنستان را می توان یکی از بزرگترین و پیچیده ترین موضوعات حقوق بین الملل در یک سال گذشته ذکر کرد. تحلیل و بررسی پرونده اختلاف حقوقی این دو کشور همسایه از اهمیت و ضرورت دو چندانی برخوردار است . بر مبنای اصول و قواعد روش تحلیل در سه مرحله به تحلیل و واکاوی و نتیجه گیری در خصوص مناقشه مذکور پرداخته خواهد شد. از سوی دیگر واکاوی چنین موضوعی از این حیث که می تواند در زمان حال و آینده در حوزه حقوق بین الملل رویه سازی کند حائز اهمیت است :

الف) پیشینه مناقشه :ارامنه قره باغ با به دست گیری کنترل نواحی قره باغ کوهستانی خود مختار در جمهوری آذربایجان، و اشغال هفت ناحیه پیرامونی آن در خاک جمهوری آذربایجان به عنوان مناطق حایل، موفق شدند حدود یک پنجم اراضی جمهوری آذربایجان را به کنترل خود درآورند. این روند بتدریج از آغاز فروپاشی شوروی تا ۱۹۹۴ ادامه یافت و در ماه مِی ۲۰۰۴، گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا( متشکل از نمایندگانی از یک کشور منطقه ای، یعنی روسیه، و دو کشور خارج از منطقه، یعنی فرانسه و ایالات متحده) آتش بس را بین ارامنه و آذری‌ها برقرار کرد. در پاسخ به این سوال که چرا ارامنه ساکن در استان قره باغ کوهستانی خواهان جدایی از جمهوری آذربایجان و استقلال کامل به عنوان یک جمهوری شدند و چرا در هنگام کنترل اوضاع قره باغ کوهستانی توسط ارامنه ساکن در قره باغ و اشغال هفت ناحیه مجاور، هیچ فردی در این اراضی هم چون برخی نقاط جهان از جمله فلسطین، باقی نماند. پاسخ های مختلف و متفاوتی ارائه شده است

برخی تحلیلگران معتقدند آذری های ساکن در قره باغ کوهستانی که کمتر از %۲۰ کل ساکنان این استان را تشکیل می دادند، به جهت عدم تعلق به خاکی که در آن ساکن بودند، نخواستند در این اراضی باقی بمانند و به سوی دیگر نقاط آذربایجان، از جمله مترویل باکو سرازیر شدند، حرکتی که نشان از توزیع نامتعادل جمعیت و ثروت در این کشور داشت. نکته لازم به یادآوری آنکه مرزهای بین جمهوری های تشکیل دهنده اتحاد شوروی، مرزهای بین المللی نبـودند، بنابرایـن ایـن مـرزها تـحدیـد حـدود نـشده و معاهده ای بین المللی بین ایـن جـمهوری ها امضاء نشده بـود. به همیـن سبب تعیین حدود بین جمهوری ها بیشتر براساس تقسیمات اداری داخلی اتحاد شوروی و بر آورده کردن برنامه های مناطق اقتصادی هیجده گانه ای بود که قفقاز جنوبی یکی از آنها بود. وجود بوم بسته های یک جمهوری در نواحی مجاور جمهوری دیگر خود گویای این واقعیت است در نقطه مقابل نیز برخی این دیدگاه را نقض می کنند.

ب) مناقشه جدید : درگیری‌های نظامی میان نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان از ششم مهرماه سال ۹۹ آغاز شد و به رغم این که با دخالت میانجیگران بین‌المللی سه بار توافق آتش بس میان طرفین حاصل شد ، این درگیری‌ها ۴۴ روز با شدت ادامه یافت .

جمهوری آذربایجان در این مناقشه به زعم خود با تکیه بر اصل حفظ تمامیت ارضی، خواستار پایان اشغالگری ارمنستان شده و از سوی دیگر طرف ارمنی با استناد به اصل «حق تعیین سرنوشت» خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق ارامنه در منطقه قره باغ شد.در ۱۱ نوامبر ۲۰۲۰ و پس از امضای توافقنامه خاتمه جنگ، ارمنستان به صورت رسمی شمار سربازان کشته شده خود را ۲۳۱۷ نفر اعلام کرد. این در حالی است که جمهوری آذربایجان هنوز آمار دقیقی از تلفات نظامیان خود ارائه نداده است

ج) خاتمه جنگ: سرانجام جنگ چهل و چهار روزه قره باغ با امضای معاهده سه جانبه آتش بس توسط رهبران روسیه، آذربایجان و ارمنستان در روز بیستم آبان ماه ۱۳۹۹ به پایان رسید. در پی این اقدام آشتی جویانه، نیروهای حافظ صلح روسیه برای نظارت بر اجرای دقیق روند آتش بس از جمله تخلیه نیروهای ارتش ارمنستان از سه ناحیه اشغالی باقیمانده و مبادله اسرای جنگی در خطوط تماس نیروهای متخاصم در قره باغ و نیز کریدور لاچین مستقر شدند. اما آیا دستیابی به چنین توافقی به معنی حل دائمی مناقشه است و مسکو توانسته است نقطه پایانی بر این مناقشه فاجعه بار بگذارد یا برخلاف خوش بینی های موجود، خطر شعله ور شدن مجدد جنگ در آینده وجود دارد؟

تصور غالب بر این است که پایان جنگ قره باغ را نمی توان به منزله پایان مناقشه قره باغ تلقی کرد و رهبران آذربایجان و ارمنستان مجبور هستند برای حل دائمی مناقشه چاره ای بیاندیشند. در غیر این صورت اختلافات دیرینه آذربایجان و ارامنه بر سر قره باغ کوهستانی به دور تسلسل باطل جنگ در منطقه منتهی خواهد شد و خسارات دیگری پدید خواهد آورد.

جالب اینکه الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان پس از فروکش کردن شادمانی روزهای نخست امضای توافقنامه ترک مخاصمه چنین احتمالی را دور از ذهن ندانسته است. او روز چهارم دی ماه ۱۳۹۹در جریان بازدید از منطقه جنگزده زنگیلان گفت: “هیچ کس نمی تواند تضمین دهد که فاشیسم ارمنی پس از چند سال دوباره سربرنخواهد آورد.” این سخنان علی اف به نوعی حکایت از نگرانی دولت متبوع او از تحولات آینده دارد.

اگر چه برخی حقوق دانان معتقدند بازگردانده شدن هفت ناحیه اشغالی و قره باغ کوهستانی حق قانونی آذربایجان بود و در اسناد بین المللی هم به آن اشاره شده است اما ذهنیت و حوزه روانی ارامنه را در پذیرش چنین حقوقی نمی توان به آسانی تغییر داد، و اقدام دولت پاشینیان در امضای توافقنامه ترک مخاصمه بخش اعظم جامعه ارمنستان و دیاسپورای ارمنی مقیم اروپا و آمریکا را قانع نکرده است. لذا احزاب مخالف دولت پاشینیان را به خیانت متهم نمودند و توافقنامه امضاء شده را سند تسلیم قلمداد کردند . درست با همین تصور آنها از همان لحظه امضای توافقنامه به مخالفت برخاستند و بر استعفای نخست وزیر پافشاری کردند، حتی هفده حزب مخالف دولت برای ارمنستان نخست وزیر دوران گذر انتخاب کردند. مخالفان دولت پاشینیان امیدوارند پس از دو سال از سپری شدن انقلاب مخملی از طریق متهم کردن نخست وزیر پاشینیان به امضای “توافقنامه ننگین قره باغ” قدرت را دوباره به دست گیرند و مردم ارمنی را با خود همراه سازند. درحالی که پیروزی ملی گرایان و برکناری پاشینیان از قدرت بعید است امیدها و آرزوی ارامنه را برآورده کند و یا اختلالی در اجرای توافقنامه بوجود آورد. آنها فراموش کرده اند که امتناع از روند صلح تنها به موج جدید خشونت در منطقه دامن خواهد زد که نتیجه آن بر باد رفتن بیشتر سرمایه ملی و انسانی کشور خواهد بود و انزوای بین المللی آن را تشدید خواهد کرد. گمان می رود که در صورت قدرت یافتن احزاب رادیکال در ارمنستان تجربه ۲۶ سال گذشته آذربایجان پیش روی مقامات قرار خواهد گرفت تا کشور بازنده در فکر انتقام از شکست در جنگ ۴۴ روزه باشد و با تمام توان سیاست روانشیستی برای بازپس گیری اراضی از دست رفته قره باغ علی الخصوص شوشا را در پیش بگیرد. وجود کلیسای جامع غازانچتسوتس این شهر از نظر مذهبی برای ارامنه دارای اهمیت ویژه است و ارامنه هم مانند مردم آذربایجان شوشا را مهد فرهنگی و دینی خود می دانند. بنابراین احزاب مخالف دولت ارمنستان احتمالاً این مسئله را مستمسک ادعای خود قرار خواهند داد. حال آنکه از نظر حقوق بین الملل تعلق شهر تاریخی شوشا به ارمنستان محلی از اعراب ندارد و اصرار ارامنه بر مواضع خود حقی را برای آنها ایجاد نخواهد کرد و صرفاً به تشدید جو خصومت و بی اعتمادی بین دو ملت دامن خواهد زد.

در این میان همگام با مخالفت های گسترده داخلی با توافقنامه ترک مخاصمه، در خارج از کشور هم دیاسپورای ارمنی همه نیروهای خود را برای ضدیت با توافقنامه مزبور بسیج کرده اند که خروجی آن شناسایی استقلال قره باغ کوهستانی توسط نهادهای قانون گذاری کشورهای فرانسه، هلند، بلژیک و لوگزامبورگ است. چنین بنظر می رسد که دومینوی شناسایی استقلال و “حق تعیین سرنوشت” برای ارامنه قره باغ در آینده مشکلاتی را در روابط آذربایجان با غرب ایجاد خواهد کرد و باعث ایجاد تنش در روابط خواهد شد. البته اقدام دولت های اروپایی تنها حاصل رایزنی و تبلیغات لابی ارمنی نیست، بلکه خود غربی ها هم از اینکه روسیه در روند صلح آنها را دور زده است خشمگین هستند. بنابراین مبارزه جدی با انحصارطلبی روسیه در قفقاز جنوبی را شروع کرده اند. در این کمپین ضد روسی دولت آن سوی اقیانوس آتلانتیک یعنی ایالات متحده آمریکا هم با اروپا هم نوا شده است. در این راستا کلارک کوپر، مشاور وزیر امور خارجه آمریکا حضور روسیه و صلح بانان این دولت در قره باغ را “مخل ثبات” در منطقه دانسته است. چنین به نظر می رسد که آمریکا و فرانسه اقدام یکجانبه روسیه در میانجیگری بین آذربایجان و ارمنستان را چندان خوشایند تفسیر نکردند . اما آنها برای مداخله در امور منطقه با محدودیت های جدی مواجه هستند و بیشتر به پرخاشگری روی آورده اند. تنها امید این دو دولت ایفای نقش در قالب گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپاست که آن هم به تدریج فلسفه وجودی خود را از دست می دهد و با خطر انحلال روبه روست.

پس نتیجه می گیریم که راه صلح در قره باغ کوهستانی و حل و فصل مناقشه طولانی مدت چندان هموار نیست. همان تجربه احساس شکست در طرف آذربایجان که به جنگ ۴۴ روزه منتهی شد در ارمنستان هم وجود دارد و آشوب های پساجنگ در این جمهوری قفقاز جنوبی چشم انداز نامعلومی را برای صلح در منطقه ترسیم می کند که ممکن است دور جدیدی از خشونت ها را به همراه آورد. عملکرد اروپا و آمریکا در برخورد با مناقشه قره باغ بدون تردید سازنده نیست و آنها با حمایت غیراصولی و تعصب آلود از یکی از طرفین مناقشه و نیز تشویق جدایی طلبی در منطقه عملاً آتش بیار معرکه شده اند. چنین اقدامات تحریک آمیزی می تواند در درازمدت صلح و امنیت را در کل منطقه به خطر اندازد و عمیق تر شدن زخم های کهنه مناقشه سی ساله را باعث شود. نتیجه قهری چنین رویکردی ویرانی و فجایع دهشتباری است که منطقه قفقاز جنوبی تاب تحمل آن را ندارد.

رویکرد دیگر تشویق مردمان منطقه به همزیستی مسالمت آمیز، پرهیز از قومگرایی و درک متقابل است که می تواند نوید بخش آینده ای بهتر برای آذربایجان و ارمنستان باشد. تأمین امنیت ارامنه قره باغ و به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی آنها در کنار احیای کامل تمامیت ارضی آذربایجان – آن گونه که در طرح صلح جمهوری اسلامی ایران بر آنها تأکید شده بود – تنها راه دستیابی به صلح و ثبات پایدار در منطقه است و نباید به بهانه “حق تعیین سرنوشت” جدایی طلبی را به ارامنه ساکن در خاک آذربایجان تجویز کرد و با این کار نظم جهانی و امنیت بین المللی را به خطر انداخت

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.