آقای مولوی با نگاهی تاریخی می توان به این حقیقت پی برد که آبادان چه در جریان سینما رکس و چه در جریان جنگ تحمیلی قربانی گفتمان خشنونت و افراط گرایی شده است پس نیازی به این همه داد و فریاد ندارد، آبادان شهری است که طیفی رنگارنگ از اقوام و نژادها را درون خود جا داده است و این همبستگی و همزیستی زیبا از جمله پتانسیل‌های درخشان این شهر است، آبادان بیش از هر چیز به عقلانیت و دیپلماسی نیاز دارد تا بلکه شاید با دریافت حق خود از منابع سرشار طبیعی و صنعتی تغییری محسوس بر خود ببیند.

بعنوان یک خبرنگار و فعال رسانه ای احساس خطر می کنم از اینکه متاسفانه چهره شما هر از گاهی دیده می شود و آن هم فقط در حال ایراد نطق های سرشار از عصبانیت… این رویه که شما بنا گذاشته اید چهره آبادان را که همواره سمبل فرهنگ و ادب و اخلاق و مرام بوده است را خدشه دار می نماید لطفاً تیشه به ریشه پرستیژی که محصول تلاش طولانی فعالان حوزه فرهنگی و هنری و ادبی آبادان بوده است نزنید. برادر من بهتر نیست بجای فحاشی و فریاد کشی، طرحی علمی عملیاتی در جهت توسعه آبادان ارایه کنید؟؟؟

آقای مولوی خودزنی که هنر نیست،اینکه تمام هم و غم و تمرکز و انرژی خود را بر تخریب و تهدید و ارعاب استاندار و وزرا و به تازگی رئیس جمهور قرار داده اید دردی را دوا نمی کند و برای آبادان دستاوردی نخواهد داشت

آقای مولوی بهتر است در نیت کسانی که برایتان نطق می نویسند دقت بیشتری کنید، حب و بغض در فضای نطق هایتان به وضوح پیداست و رنگ وبوی انتقام گیری سخنانتان موج می زند…

بهتر بود درباره خودرویی که هدیه گرفته اید کمی نطق می کردید بهتر بود درباره عملکرد خودتان هم گزارشی می دادید
آقای مولوی مشکل آبادان با رفتن یا آمدن یک شخص قابل حل نیست آبادان محتاج ایده و طرحی نوست…
آری اینچنین است برادر…