×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 19 April , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 11 خبر
دغدغه مندی شغلی ، بحرانی که به راحتی قابل عبور است

تعاریف و مفاهیم گسترده ای را برای یک شغل از دیدگاه تک تک کارکنان یک سازمان میتوان استخراج نمود.

امنیت شغلی در وهله ی اول تعیین کننده ی درجه ی رضایت یک فرد از تعریف شغل وی به شمار می رود. تا چه میزان فرد خود را برای مجموعه مفید بداند در وهله ی بعد عنوان دومین معیار برای نحوه ی تعریف کارکنان از مشاغل خود محسوب می گردد.

مقالات و پژوهش های گسترده ای در زمینه ی بررسی عوامل گوناگون بر رضایت شغلی افراد صورت پذیرفته است اما در بیشتر آنها پرداختن به موضوع دغدغه مندی شغلی شاید به وسعت یک نتیجه گیری باقی مانده و اگر به آن توجه شده و تا مرحله ی ارائه راهکارهای موثرنیز پیش رفته باشد ، تقریبا هیچ گاه  بسط راهکارها در بطن سازمان ها محقق نشده است.

روان ترین تعاریف در حوزه ی دغدغه مندی شغلی فرد،  آن را به عنوان “حسی مهم برای آینده که دیدگاه‌های خوش بین را به احساس نگرانی نسبت به آینده وا می دارد تا از وظایف مسیر شغلی خود آگاه شده و برای آینده آماده باشند” معرفی می نماید . بنایراین با نگاهی ساده می توان زوایای دغدغه مندی شغلی کارکنان را حدس زد و با فراهم نمودن فرصت های مستقیم و غیرمستقیم ، محیط شغلی را عاری از هرگونه دلیل برای نگرانی و به تبع آن کاهش انگیزه در مسیر دستیابی به اهداف سازمان نمود.

با یک تجزیه و تحلیل  علمی که آمیخته با تجربه باشد می توان  شرایط رشد شغلی را ایجاد  و مجموعه را مبدل به جایگاه افراد دارای انتخاب های به ندرت اشتباه و قادر به اخذ تصمیمات کاملا حرفه ای نمود.دقیقا تعریفی که از نظریه دونالد سوپر(Donald Super) یکی از موثرترین و شناخته‌شده‌ترین نظریه‌ها در خصوص رشد شغلی بدست می آید.

 

ارائه چارچوب های منطقی از بسته های شغلی در سازمان ها پیش از آنکه اقدام به جذب گردد قطعا از بروز دغدغه مندی شغلی نیز پیشگیری خواهد نمود در غیر اینصورت می بایست تماما توان را بر ایجاد بسترهای امن شغلی گذارد و از آن چشم انداز اصلی سازمان دور گشت.

اگر بخواهیم عمیق تر به موضوع بپردازیم باید به سالها قبل از اینکه افراد بعنوان نیروی کار به جامعه معرفی می گردند نیز نگاهی بیندازیم ، “خانواده” .

باورهای غلط مبنی بر پرورش “دکتر و مهندس” در بین اکثر خانواده هاست که فرزندان را از پرداختن به  استعدادها و توانمندیشان باز می دارد تا آینده ای برای ایشان رقم زده شود مملو از حسرت دست نیافتن به علایق و فشار بالای روانی ناشی از عدم علاقه به دانش دست یافته و در نهایت شغلی ناسازگار با روحیات ایشان.

جامعه ی امروز به شدت نیاز به فرهنگسازی در این زمینه دارد.اگر در پرورش نیروهای کار تعادل ایجاد شود قطعا با حجمه ای از مشاغل روبرو نخواهیم بود که یا چنان مازاد بر ظرفیت متقاضی دارند و یا به علت کمبود شدید نیروی کار ، به حالت منفعل باقی می مانند.

شیرین پارسا فخر دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات گرایش منابع اطلاعاتی

برچسب ها : ,

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.